Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاری فارس مازندران ـ زهرا طاهری پرکوهی|برخی از غم و رنج فقط حرفش را می‌زنند و حتی غم و رنج واقعی را ممکن است تجربه نکنند اما برخی روی غم و درد را سفید کرده‌اند، شاید گفتنش راحت باشد اما اینکه خودت وارد مسیری شوی که بدانی چه در انتظارت هست و اینکه عزیزانت مقابل چشمانت پَرپَر شوند آیا راحت است؟!

تاریخ را ورق که می‌زنیم، برخی از روزها برای‌مان دنیایی حرف دارد، اصلا بعضی از اتفاقاتی که اگر بازخوانی نشود و گفته نشود شاید جالیش خالی باشد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

مثل خانم سیده خدیجه مستعدی عربانی مادر از مبارزان انقلاب و از همراهان آیت‌الله مهدوی کنی و مادر یکی از شهدای دفاع مقدس که وارد مسیر پرتاب و تابی شد،از پخش اعلامیه‌های امام و شکنجه شدن در دوران بارداری و سقط شدن فرزندان دوقلو گرفته تا شهادت پسر بزرگش در دفاع مقدس، شهادت برادر، جانباز شدن دو فرزندش و فروختن منزل و پرداخت پول به کمک جبهه‌...

*بانوی مبارز خانم سیده خدیجه مستعدی عربانی و مادر شهید

این بانوی مبارز، در زمان مبارزه با رژیم طاغوت، توسط همسرش با انقلابیون آشنا شدند و بعد از مدتی، شروع به مبارزه علنی کرد، بارها توسط ساواک و سایر نیروهای امنیتی شاه، دستگیر و تحت شدیدترین شکنجه‌ها قرار گرفت.

معروف‌ترین شکنجه‌گر زن ساواک به نام پری بلنده او را به سختی شکنجه داد و فرزندان دوقلوی او را داخل شکمش کشت، اما او در دفاع از انقلاب از پای ننشست و تا پیروزی نهایی به مبارزات خود ادامه داد.

او در دفاع مقدس نیز مبارز بود و اهل جهاد این بار در اواخر جنگ خانه‌شان را فروختند و صرف کمک به جبهه‌ها کردند و اکنون در خانه‌ای استیجاری در شهرستان ساری زندگی می‌کند.

بیشتر از چهل سال است این بانوی مقاومت با قاب عکس‌ها زندگی می‌کند حتی نگاهش را هم نمی‌تواند از این عکس‌ها که تمام دنیایش هستند، بردارد، از همسرش که مبارز انقلابی بود تا فرزندش که شهید شد و فرزندان دیگر و برادرش و...

*بانوی مقاومتی که با قاب عکس‌هایش زندگی می‌کند

این بانو از مبارزان انقلاب و از همراهان آیت‌الله مهدوی کنی در جریان مبارزه علیه رژیم پهلوی بود که در آن دوران دستگیر و توسط ساواک مورد شکنجه قرار گرفت و جانباز شد.

وی همکاری دیرینه با انقلابیون و تحمل زندان و شکنجه‌های ساواک را در کارنامه دارد که دو فرزند این بانوی نامدار در زیر شکنجه‌های ساواک و یک فرزند او نیز در دوران دفاع مقدس به درجه رفیع شهادت نائل شدند.

برای مصاحبه به سراغش می‌رویم، همانی بود که انتظارش را داشتیم، غم‌هایش را پشت لبخندش پنهان کرده بود ولی حال و هوای دور و برش غمش را فریاد می‌زد، آه از درد و رنجی که نتوان پنهانش کرد...

*عکس‌های که همه دنیایم هستند

سیده خدیجه مستعدی حرف‌هایش را اینگونه شروع می‌کند، این عکس‌ها که می‌بینید همه دنیایم است، همه خاطراتم و هیچ کس نمی‌تواند مرا از خاطراتم جدا کند.

بدون اینکه حرفی بزنم می‌داند که باید از چه بگوید، از اینکه چگونه وارد این مسیر شده به همین دلیل گریزی به سال‌های قبل می‌زند، زمانی‌که ۱۶ سالش بود و  به دلیل شغل پدر به تهران مهاجرت کردند، آنجا بود که با رحمت‌الله (همسرش)  آشنا شد و ازدواج کرد.

*از پخش اعلامیه تا شکنجه ساواک

این بانوی مبارز می‌گوید: ورودش به مبارزه از ازدواجش شروع شد و اینکه همسرش یک مبارز واقعی و عضو فدائیان اسلام بود، ولی مخالف بود از اینکه وارد این مسیر شوم، با لبخند می‌گوید؛ «البته اینکه همسرم را چگونه راضی کردم تا در این مسیر همراهی‌شان کنم، بماند.»

فیلم میرزا کوچک خان جنگلی را که می‌بینم هر بار امیدوارم پهلوان گل‌آقا را در این فیلم ببینم، منظورم پدربزرگ مادری‌ام است که در روسیه به دنیا آمد و زمان نهضت جنگل از یاران میرزا کوچک خان بود و تا آخرین نفس هم در کنار میرزا با قزاق‌های روسی جنگید و هیچگاه جسدش پیدا نشد، اینها را مادرم می‌گفت.

خانم مستعدی  به خاطرات خودش می‌پردازد و اضافه می‌کند: آن زمان اعلامیه‌ها را آیت‌الله مهدوی‌کَنی از قم می‌آوردند و در اختیار ما قرار می‌دادند و ما هم تقسیم می‌کردیم و مسیرها مشخص بود که هر فردی مسؤولیت پخش اعلامیه در همان مسیر را داشت.

*می‌گفتند؛ نفهمیدیم آخر اعلامیه‌ها را چه کسی می‌آورد؟!

وی می‌گوید: در مسیری که برعهده ما بود  یک قهوه‌خانه بود جلوی بازار روز بود که این اعلامیه‌ها را در میان لوازم پنهان می‌کردیم، صاحب دکان آقای کلانتری بود، زمانی که انقلاب پیروز شد از ما پرسید آخر ما نفهمیدیم اعلامیه‌ها را چه کسی می‌آورد که پدر همسرم گفتند: «عروسم می‌آوردند.»

به ماجرای دستگیری‌اش اشاره می کند و می‌گوید: بار اول که دستگیر شده بودم، هشت ماه از ازدواجم گذشته بود در راه آهن و مشغول پخش اعلامیه بودم که مرا دستگیر کردند و بار دیگر هم در بازار مشغول پخش اعلامیه بودم مرا دستگیر کردند و به زندان اوین انتقال دادند.

*ماجرای شکنجه‌ای در زندان

این بانوی مجاهد و مبارز یادآور می‌شود: در زندان اوین مرا آویزان کرده و شکنجه دادند یادم می‌آید روبرویم حوض بزرگ بود که با قنداقه تفنگ به گوشه چشمانم کوبیدند همین ضربه باعث شد بیهوش شوم و به کما رفتم و یک ماه در بیمارستان فرح بستری بودم بعد از اینکه به هوش آمدم چشم‌هایم دیگر کم سو شده بود.

انقلاب و پس از آن جنگ شروع شد، فرید پسرم هم مثل همه جوانان به جبهه رفت تا از کشورش دفاع  کند، من هم پشت جبهه‌‌ها خدمت می‌کردم، با  لباس می‌دوختم تا سربازان سردشان نشود.

سال نو شده بود، ۶ ماه از جنگ می‌گذشت، فرید در جبهه بود و نتوانست بیاید، می‌گفت وضعیت خوب نیست، آن شب هم خوابش را دیدم، در خواب دیدم رخت دامادی تنش کردم و موهایش را شانه کردم، خوابم تعبیر شد، فریدم(فرزندم) شهید شد، خودم کفن تنش کردم و خودم دفنش کردم.

*برای این انقلاب هم جان هم جوان دادیم

رحمت‌الله همسرم بعد از شهادت فرید زیاد دوام نیاورد و خیلی بی‌تاب بود او هم مرا تنها گذاشت و رفت...به اینجا که رسید به حالش غصه خورد...

این بانوی مبارز و  مادر شهید می‌گوید: « برای این انقلاب جان دادیم، جوان دادیم، همه زندگی‌مان را برای انقلاب دادیم و با صدای بلند اعلام می‌کنم یک پسر دیگر هم دارم که اگر یک روزی شود حاضرم یک پسرم را هم تقدیم انقلاب کنم.»

حرف از فرید فرزند شهیدش که میان آمد بی‌تاب شد، لالایی‌هایش که رفیق این روزهایش بود را زمزمه می‌کند، فهمیدم دیگر از خود بی‌خود شده و در حال و هوای دیگری است...

*زندگی بانوی مبارز کتاب می‌شود

فاطمه اردشیری معاون پژوهش حوزه علمیه خواهران مازندران از برگزاری مراسم تکریم بانوی مبارز در تراز انقلاب اسلامی در ۱۸ بهمن ماه ۱۴۰۲ خبر داد و اظهار کرد: حوزه علمیه خواهران مازندران با همکاری نمایندگی ولی‌فقیه در استان مازندران و تعدادی از ارگان‌های علمی و فرهنگی در نظر دارند جهت تکریم از خانم سیده خدیجه مستعدی عربانی، بانوی مبارز در تراز انقلاب اسلامی به همراه رونمایی از کتاب زندگی و مبارزات ایشان، مراسمی را برگزار کنند.

*بازخوانی حماسه انقلابی در یک کتاب

معاون حوزه علمیه خواهران مازندران  ادامه داد: این بانوی مبارز توسط همسرش با انقلابیون آشنا شد و پس‌ از مداومت در مبارزه با رژیم طاغوت، شروع به مبارزه علنی کرد و بارها توسط ساواک و سایر نیروهای امنیتی شاه دستگیر و تحت شدیدترین شکنجه‌ها قرار گرفت.

خانم مستعدی راوی کتاب قصه مهتاب است که در این روز رونمایی می‌شود، ایشان علاوه‌بر مبارزات و تلاش‌های بی‌وقفه مادر ۳ شهید نیز است.

پایان پیام/۸۶۰۳۴/م

منبع: فارس

کلیدواژه: بانوی مقاومت شکنجه ساواک استان مازندران ترویج فرهنگ ایثار و شهادت بانوی مبارز اعلامیه ها پخش اعلامیه دفاع مقدس شکنجه ها عکس ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۶۹۹۴۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

از ادعای شکنجه تا پیام‌های لحظه آخری نیکا به مادرش

بررسی پرونده نیکا شاکرمی، توسط مراجع ذی‌صلاح قانونی، مشخص کرده است، مرگ او ارتباطی با اغتشاشات نداشته و صرفا نام او در آن روزها به واسطه مرگ مشکوک در لیست پروژه کشته‌سازی‌ها قرار گرفته است.

به گزارش خبرگزاری ایمنا و به نقل از میزان، چهار روز بعد از فوت مهسا امینی، در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ و با شروع اغتشاشات در ایران، خبرهای جدیدی در مورد فردی به نام «نیکا شاکرمی» به عنوان کشته اغتشاشات، بازخوردهای بسیاری در بین افکار عمومی و شبکه‌های اجتماعی داشت.

نیکا شاکرمی دختر ۱۶ ساله‌ای بود، که در روزهای ابتدایی اغتشاشات ۱۴۰۱، با سقوط از ساختمانی در تهران فوت کرد و این همزمانی باعث سوءاستفاده رسانه‌های معاند و انتشار شایعه کشتن او توسط نیروهای امنیتی در فضای مجازی و رسانه‌های بیگانه شد.

پرونده نیکا شاکرمی از بحث‌برانگیزترین پرونده‌های قضایی مربوط به اغتشاشات گذشته بود. پرونده ویژه‌ای که حتی شبکه خبری سی‌ان‌ان به عنوان یکی از شبکه‌های صاحب نام آمریکایی نیز آن را سوژه گزارش‌های خود کرده بود.

نیکا شاکرمی؛ یکی از اولین گزینه‌های پروژه کشته‌سازی

«کشته‌سازی»، پروژه‌ای قدیمی، اما همیشه در دسترس برای دشمنان جمهوری اسلامی ایران است که در مقاطع مختلف پس از انقلاب اسلامی با ایجاد هر آشوبی در کشور، به ابزاری برای اجرای نقشه‌های شوم دشمنان تبدیل شده است که البته در هر مرتبه، پروژه آن‌ها رسوا می‌شود.

پس از ایجاد ناآرامی‌ها و اغتشاشات خیابانی ۱۴۰۱، در شهرهای مختلف ایران، پروژه کشته‌سازی باز هم به راه افتاد و رسانه‌های ضد انقلاب، به صورت روزانه با طرح اسامی مختلف و در شهرهای مختلف ادعا می‌کردند که این افراد با شلیک مستقیم گلوله یا ضرب و شتم و یا در بازداشت و تحت شکنجه، توسط ماموران امنیتی و انتظامی کشته شدند، در حالی که بعد از بررسی پرونده فوت تک تک این افراد توسط مراجع قضایی مشخص شد، که این افراد با استناد به مدارک مستدل و متقن موجود به دلایل دیگری جان خود را از دست داده بودند.

خبر درگذشت نیکا شاکرمی، نوجوان ۱۶ ساله و اهل خرم‌آباد استان لرستان که در تهران زندگی می‌کرد، همزمان با اغتشاشات، فرصتی مناسب برای جریان ضد انقلاب، جهت قرار دادن نامی جدید در پروژه کشته‌سازی‌ها بود. با انتشار این خبر، تحت این عنوان که نیکا به دلیل حضور در اعتراضات خیابانی توسط نیروهای امنیتی دستگیر و کشته شده است، پروژه جدید تخریب اذهان عمومی آغاز شد.

نیکا شاکرمی، از اولین افرادی بود که ضد انقلاب، از طریق پروژه کشته‌سازی، فوت او را به پای نظام نوشتند. شبکه سی‌ان‌ان همگام با جریان رسانه‌ای غرب و با انتشار دو فیلم، مدعی شد که نیکا شاکرمی در اغتشاشات بازداشت شده است. در حالی که طبق بررسی موضوع بعد از وقوع حادثه، از سوی مرجع قضایی و اسناد و مدارکی که در این زمینه جمع‌آوری شد، مشخص شد که این ادعا دروغی بیش نبوده است.

شرح پرونده نیکا شاکرمی توسط دادسرای جرایم جنایی تهران

در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، پیدا شدن پیکر دختری نوجوان، در حیاط خلوت یک خانه در خیابان لبافی‌نژاد تهران، به پلیس گزارش داده شد. طبق مشاهدات، این دختر بر اثر سقوط از پشت‌بام فوت کرده و کوله‌پشتی و گوشی موبایل او، روی سکوی پشت‌بام خانه چهارطبقه مجاور قرار داشت.

بعد از ورود دستگاه قضایی به موضوع، جهت مشخص شدن علت مرگ نیکا شاکرمی و بررسی پرونده در دادسرا، محمد جواد شفیعی، سرپرست دادسرای جنایی استان تهران، در آبان ۱۴۰۱، درباره جزئیات این پرونده توضیحاتی ارائه داد و گفت: ساعت ۷:۳۰ روز چهارشنبه ۳۰ شهریور ماه، ساکنین ساختمانی در چهار راه امیراکرم متوجه جسد زن جوانی در حیاط منزل خود می‌شوند که بلافاصله موضوع را به کلانتری منطقه اطلاع می‌دهند. در پی آن اکیپ‌های تخصصی صحنه به محل اعزام و متوجه می‌شوند این خانم از ساختمان مجاور به حیاط این منزل پرتاب شده است.

در آزمایش‌های کالبد شکافی و معاینه جسد، آثار شکستگی‌های متعدد در ناحیه سر، لگن، اندام‌های فوقانی و تحتانی، دست و پاها و در رفتگی لگن مشاهده شد که نشان می‌دهد فرد از بلندی به پایین پرتاپ شده است و هیچ گونه آثار گلوله در بدن مرحومه کشف نشد.

در جریان بررسی‌ها در دادسرای جرائم جنایی تهران، جهت بررسی علت فوت نیکا شاکرمی، فیلمی از ۷ ساعت قبل از پیدا شدن جسد نیکا منتشر می‌شود که نشان می‌دهد او در حال گفتگو با موبایل به خانه نیمه کاره‌ای در مجاورت کوچه پشتی خانه خاله‌اش رفته تا اینکه صبح روز بعد جنازه‌اش در حیاط خانه مشرف به بالکن خانه نیمه‌کاره پیدا شده است. همچنین، با بررسی دوربین‌های مداربسته مشخص شد که نیکا با فردی در ساختمان نیز ارتباط نداشته است و کسی هم او را تعقیب نمی‌کرده است.

در همین رابطه، می‌توانید فیلم ورود نیکا شاکرمی به خانه نیمه‌کاره را مشاهده کنید:

به گفته بازپرس پرونده، در پشت بام ساختمانی که جسد نیکا شاکرمی کشف شد، فیلترهای سیگار و کیف او پیدا شد که داخل کیف: حوله، عینک شنا و سیگار وجود داشت. همچنین گوشی همراه او نیز در محل پیدا شد که در حالت هواپیما قرار داشت و در حال پخش موسیقی بود.

ادعاهای متناقض خانواده نیکا شاکرمی

یکی از دوستان نیکا درباره صحبت‏‌های خاله نیکا با رسانه‌های خارجی، مطالب قابل تأملی را مطرح کرد. طبق اظهارات یکی از دوستان نیکا، آتش شاکرمی از ادعای کشته شدن نیکا در بی‌بی‌سی خوشحال بود و می‌گفت: خوب شد که این خبر به گوش همه رسید وگرنه مردم خرم آباد می‌گفتند نیکا دختری خیابانی بوده و در نهایت خودکشی کرده است!

یکی از ادعاهای دیگری که خاله نیکا در گفتگو با بی‌بی‌سی و در جریان بازجویی خود مطرح کرد، این بود که: چند روز بعد از مفقودی نیکا، شخصی از طرف یکی از دوستانش با او تماس می‌گیرد و ادعا می‌کند که خانواده‌اش از مسئولین رده بالای سپاه هستند و نیکا در بازداشت سپاه بوده، از او بازجویی شده و برایش پرونده تشکیل شده و یکی دو روز اخیر به اوین منتقل شده است. در حالی که، بازپرس شعبه پنجم بازپرسی دادسرای ناحیه ۲۷ تهران، در رابطه با این ادعای خاله نیکا گفت: فرد مورد نظر احضار شد و صراحتاً حرف‌های خاله نیکا را انکار کرد.

طبق گفته بازپرس دادسرای امور جنایی تهران، مادر نیکا شاکرمی در جریان بازپرسی اعلام کرده بود که با دخترش زندگی می‌کرده، اما با انجام تحقیقات، مشخص شد نیکا چندین ماه بود که با خاله خود و جدا از مادر زندگی می‌کرده است.

اما نکته قابل توجه این است که در بررسی مکالمه پیامکی مادر نیکا با دخترش مشخص شد که با وجود چندین پیام ارسالی از طرف مادرش از ساعت ۲۱:۲۶ تا ۲۳:۰۵ شب بیست و نهم شهریور و بدون پاسخ گذاشتن پیام‌ها از طرف نیکا، سرانجام در ساعت ۰۴:۵۷ بامداد سی‌ام شهریور، ساعاتی قبل از پیدا شدن جسد نیکا توسط ساکنین محل، نیکا در یک پیام خطاب به مادرش می‌نویسد: «تقصیر هیچکس نبود.»

اما نکته قابل توجه این است که در بررسی مکالمه پیامکی مادر نیکا با دخترش مشخص شد که با وجود چندین پیام ارسالی از طرف مادرش از ساعت ۲۱:۲۶ تا ۲۳:۰۵ شب بیست و نهم شهریور و بدون پاسخ گذاشتن پیام‌ها از طرف نیکا، سرانجام در ساعت ۰۴:۵۷ بامداد سی‌ام شهریور، ساعاتی قبل از پیدا شدن جسد نیکا توسط ساکنین محل، نیکا در یک پیام خطاب به مادرش می‌نویسد: «تقصیر هیچکس نبود.»

مادر نیکا ساعت ۱۹:۰۹ دقیقه، سی و یکم شهریور یعنی یک روز پس از حادثه مجدداً به دخترش پیام می‌دهد و از او می‌خواهد به خانه برگردد، مادر با بیان این جمله که زندگیت را تباه نکن به نیکا پیشنهاد می‌دهد، یک ماه در بیمارستان بستری شود تا مسئله حل شود و می‌گوید: «تا یک ماه آینده خانه را به تهران می‌آورم.»

خاله نیکا نیز در ۳۱ شهریور طی پیامی که نشان از نگرانی احتمالی او درباره خودکشی نیکا دارد به او می‌گوید: «نیکا عزیزم، نذار اشتباهات بقیه باعث بشن تو به خودت آسیب بزنی»

این پیام‌ها، حاکی از وجود اختلافات نیکا با خوانده‌اش و وضعیت ناپایدار سلامت روحی و روانی او بود. علاوه بر آن، پیام‌های رد و بدل شده بین نیکا و مادر و خاله‌اش با اظهارات خاله و دوستان نیکا، در تعارض است و حاکی از واقعیتی است که با روایت دروغ شبکه‌های معاند فاصله فراوانی دارد.

در ادامه اظهارات متناقض خانواده نیکا، می‌توان به ادعای خاله او اشاره کرد که، گفته بود فردای مفقودی نیکا اعلام مفقودی کردند در حالی که طبق گفته خانواده نیکا، آن‌ها در تاریخ ۷ مهرماه اعلام مفقودی او را به کلانتری اعلام کردند و در تاریخ ۹ مهر ماه جسد به خانواده تحویل داده می‌شود. یعنی خانواده نیکا شاکرمی، برخلاف گفته آتش شاکرمی، نه تنها فردای آن روز که بعد از یک هفته اعلام مفقودی کردند.

علت فاصله زمانی مرگ نیکا تا تحویل جسد به خانواده شاکرمی

خانواده نیکا در تاریخ ۷ مهرماه یعنی ۹ روز بعد از مفقودی، اعلام مفقودی فرزند خود را به کلانتری اعلام کردند و در تاریخ ۹ مهر ماه جسد به خانواده تحویل داده شد. اما علت این فاصله زمانی به این خاطر بود که، بعد از کشف جسد، پیکر او به پزشکی قانونی منتقل شده بود و با توجه به اینکه مرحومه سابقه‌ای نداشته، با انگشت‌نگاری اطلاعاتی در خصوص هویت او به دست نیامد.

شاهد بر این موضوع این است که در نامه‌ای که از طرف سازمان بهشت زهرا (س) خطاب به کلانتری برای انتقال جسد متوفی به سالن تشریح نگاشته شده برای مرحومه نیکا شاکرمی عنوان «زن ناشناس» به کار برده شده، که این موضوع نشان می‌دهد هویت او بعد از کشف جسد، ناشناس بوده و مدارک هویتی نیز همراه او نبوده است.


همچنین در دستور قضایی که برای انتقال جسد نیکا از بیمارستان به پزشکی قانونی از سوی افسر تحقیق پلیس، صادر شده نیز هویت نیکا شاکرمی، تحت عنوان «مجهول‌الهویه» ذکر شده است.


با توجه به این مدارک، دلیل علت فاصله زمانی بین مرگ نیکا و تحویل جسد او به خانواده؛ ناشناس بودن جسد و تأخیر خانواده نیکا برای اعلام مفقودی، بوده است.

در مورد دفن نیکا هم شایعاتی توسط رسانه‌های بیگانه، مطرح شد و ادعا شد که اجازه خاکسپاری نیکا شاکرمی، در خرم آباد داده نشده است.

اما دایی مادر نیکا در توضیح دلیل دفن نیکا در روستای حیات‌الغیب گفت: «ما در ابتدا در این باره با دو نظر در فامیل مواجه بودیم، فامیل پدر مرحوم نیکا بر خاکسپاری او در جوار پدرش تأکید داشتند، ما هم با این موضوع موافق بودیم. اما مادرش در ابتدا مخالف بود که بعد از صحبت‌هایی که کردیم، با توجه به فراخوان‌هایی که شده بود و احتمال می‌دادیم برخی بخواهند در مراسم شلوغ کنند و جان مردم دیگری به خطر بیافتد، یعنی همان جریانی که می‌تواند قاتل نیکا باشد در تهران، ممکن است بیاید و در این مراسم هم اغتشاشی را ایجاد کند و حتی باز هم کشته‌سازی کند، تصمیم بر خاکسپاری او در روستای پدری با حضور اقوام درجه یک گرفتیم.»

دلایل تقویت فرضیه خودکشی نیکا شاکرمی

همانطور که بیان شد، با بررسی‌های انجام شده، مشخص شد که نیکا به دلیل سقوط از بالای ساختمان فوت کرد، اما اینکه نیکا به چه دلیلی از ساختمان پرت شد نامشخص ماند. یکی از فرضیه‌های مطرح شده، فرضیه خودکشی نیکاست. علاوه بر مکالمات نیکا با مادرش، مکالمه اینستاگرامی او با فروشنده قرص کشنده برنج که معمولاً برای خودکشی استفاده می‌شود نیز، یکی از مواردی بود که در تلفن همراه او وجود داشت و تصاویر آن نیز منتشر شد. همچنین علاقه نیکا به حضور در ارتفاع که از سوی خاله او نیز این موضوع تأیید شد و در کنار آن پیشنهاد او به دوستش برای خودکشی از طریق سقوط از ارتفاع به عنوان مطمئن‌ترین راه خودکشی، دو نکته مهمی بود که در تحقیقات مشخص شد.

نیکا به یکی از دوستانش که تصمیم به خودکشی داشت گفته بود: تنها راه مطمئن خودکشی، سقوط از ارتفاع است که قطعاً کشنده است.

نهایتاً، بررسی پرونده نیکا شاکرمی، نشان می‌دهد مرگ او نه به اغتشاشات ربط داشته و نه توسط نیروهای امنیتی انجام شده، اما رسانه‌های معااند با اتکا به اظهارات متناقض خانواده او و ادعاهای دروغین خود، اقدام به انتشار داده‌های غلط درباره مرگ نیکا کردند و حتی بعد از مشخص شدن ابهامات نیز دست از ادعاهای خود نکشیدند.

گزارش‌های غیرمستند رسانه‌های خارجی در مورد مرگ نیکا شاکرمی

عملیات روانی از مهم‌ترین ابزار دشمنان در تحلیل و تبیین جنگ ترکیبی علیه ایران اسلامی است. عملیاتی که رفته‌رفته پیچیده‌تر نیز می‌شود. جنگ تبلیغاتی علیه ایران توسط رسانه‌هایی مانند: بی‌بی‌سی فارسی، اینترنشنال، صدای آمریکا، فاکس نیوز، سی ان ان و… سازماندهی می‌شود.

در اغتشاشات ۱۴۰۱، سی‌ان‌ان به عنوان یکی از بازوهای رسانه‌ای دشمن، برای نشر اخبار کذب درباره ایران تبدیل شد. در این پروژه، سی‌ان‌ان به عنوان یک رسانه انگلیسی زبان به ظاهر معتبر، به انتشار گزارش‌هایی علیه ایران پرداخت.

تا پیش از این، رسانه‌های سرشناس آمریکایی در جنگ روانی علیه ایران، برای حفظ اعتبار خود، سعی داشتند فیک نیوزها، جعلیات، اخبار کذب و چرندیات خود در مورد ایران را از طریق رسانه‌های زرد وابسته به خود مانند: شبکه‌های منوتو، اینترنشنال، آمدنیوز و در مواردی بی‌بی‌سی فارسی، به اذهان و افکار مخاطبان خود برساند، اما در مورد وقایع سال گذشته ایران، به دلیلی بی‌اعتباری و بی‌حیثیتی این شبکه‌ها، رسانه ظاهراً معتبری مانند سی‌ان‌ان هم وارد این بازی شد و شروع به نشر اخبار واهی درباره اغتشاشات ایران کرد.

سی‌ان‌ان در این پروژه، برای اعتباربخشی به گزارش خود به سراغ افرادی با هویت مشخص رفت. از جمله این افراد نیکا شاکرمی بود. پروژه‌ای که با توسل به قدرت فضای مجازی و خلاءهای قانونی به شکل وسیع تری گسترش پیدا کرد.

سی‌ان‌ان در گزارش خود برای اثبات بازداشت نیکا شاکرمی استنادات عجیبی آورده بود؛ مثلاً حضور نیکا شاکرمی در اغتشاشات را دلیلی بر بازداشتش مطرح کرد در صورتی که موضوع حضور نیکا در اغتشاشات و دستگیری او از سوی مادر و خاله وی مطرح شده بود و شاهدی بر این ادعا که نیکا دستگیر شده است، وجود ندارد.

همچنین سی‌ان‌ان مدعی شده بود که نیکا در ساعت ۲۰:۳۷ دقیقه دستگیر و بازداشت شده بود و تلفن همراه وی از دسترس خارج شد؛ در حالی که این ادعا، حتی تماس‌های نیکا با خانواده و اطرافیانش بعد از این ساعت در بین ساعت ۱۱:۳۰ الی ۱۱:۴۰ که از سوی مادر نیکا نیز تأیید شده است را نادیده گرفته بود.

بررسی گزارش‌های سی‌ان‌ان نشان می‌دهد که ظاهراً این رسانه خود را «مرجع» می‌داند و ادعاهایی که از سوی رسانه‌ها و منابع نامعتبر مطرح شده را، «تأیید» می‌کند.

این جریان نشان می‌دهد که پروژه تهدید امنیت روانی و فیزیکی مردم ایران به قدری برای دشمنان ایران مهم است که ترسی از خدشه حیثیت و اعتبار رسانه‌های جریان اصلی خود ندارند و این امر در مورد ادعای سی‌ان‌ان، در ماجرای «نیکا شاکرمی» نیز مشاهده شده است.

ژیار گل، گزارشگر بی‌بی‌سی فارسی نیز در یک گاف بزرگ، درباره فوت نیکا شاکرمی به پیدا شدن پیکر او در کهریزک اشاره می‌کند و با تأکید می‌گوید: چرا جنازه او را به کهریزک بردند و در واقع این موضوع را یکی از نشانه‌های جنایت علیه او معرفی می‌کند!

در حالی که، ظاهراً نمی‌دانست، مرکز تشخیص و آزمایشگاهی پزشکی قانونی استان تهران در کهریزک قرار دارد و افراد برای پیدا کردن اجساد مفقودشده باید به آنجا مراجعه کنند!

بی‌بی‌سی فارسی نیز، بدون هیچ سندی و صرفاً بر اساس شنیده‌ها، مدعی شده بود که نیکا در تجمع ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ مفقود شده و پس از ۱۱ روز جسد او به خانواده تحویل داده شده است.

در نهایت، با بررسی پرونده نیکا شاکرمی توسط مراجع ذی صلاح، مشخص شد که مرگ او نه تنها توسط نیروهای امنیتی انجام نشده، بلکه ارتباطی نیز با اغتشاشات نداشته و صرفاً نام او در آن روزها به واسطه مرگ مشکوکش، در لیست پروژه کشته‌سازی‌ها قرار گرفت.

کد خبر 749464

دیگر خبرها

  • تخریب ۸۰ درصد مدارس غزه و تبدیل آن به بازداشتگاه و مرکز شکنجه
  • اسناد تک برگی برای اراضی زراعی صادر می شود
  • ۳۰ درصد اسناد تک برگی اراضی زراعی استان اردبیل صادر شد
  • تابلوی «فرزند خلیج فارس» در بوشهر رونمایی شد
  • صدور ۳۰ درصد اسناد تک برگی اراضی زراعی استان اردبیل
  • رفاقتی در میان راهپیمایی‌ها/ از تدریس برابر چشم ساواک تا تشکیل شبکه‌های زیرزمینی
  • از ادعای شکنجه تا پیام‌های لحظه آخری نیکا به مادرش
  • مشکلات جسمی اسرای فلسطینی بعد از آزادی بر اثر شکنجه در زندان
  • شواهدی مبنی بر دفن افراد شکنجه‌شده در آودیوکا وجود دارد
  • خلیج فارس برگی از تاریخ پر افتخار و چند‌هزار ساله ایران